هم سلولی...
می دانی رفیق حماقت است........................... نفس کشیدن.................. بی قرار شدن........... زندگی کردن..... شعرسرودن. ...... در خیابانی که ........ سوختن را وظیفه میدانند و تو را به دلیل اینکه وجودت جایی اشغال کرده برای وجود تا بینی فرو رفته در سراب غرور کذبشان..../ چه زیباست پروازت در اسمان...تنها.....بی هیچ مزاحمی با خدایی که تو را صدا میزند گور پدر غرورشان تو پرواز کن....بگذار این حماقت ...ویرانشان کند...
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + دو شنبه 30 مهر 1394
/ 21:56 /